انتخابات

مهدی رسولی مداح هیئت ثارالله زنجان که این روزها در تلویزیون او را بیشتر دیده ایم متولد 67 است و نظرات جالبی در زمینه مداح انقلابی و مداحی برای آقا دارد و این حاصل گفتگوی مفصل ما با اوست

هیئت باید یقه گیر ظالم باشد/ سبک زندگی حاکم بر اربعین گوشه ای از سبک زندگی دوران ظهور است/ آستان قدس می تواند در جنگ نرم به ستاد عملیاتی قبل از ظهور تبدیل شود

گروه «فرهنگ و هنر» قدس آنلاین/ محمدرضا هاشمی فر: از اولین دفعاتی که او را در تلویزیون دیدیم بسیار علاقه داشتیم ببینیم در ذهن این جوان زنجانی چه می گذرد.اولین بار که تلفنش را جواب داد به نظرمان خیلی صمیمی آمد اما وقتی گفتگو می کردیم از آنچه در ذهنمان بود هم صمیمی تر بود،انگار سال هاست جزو رفقای درجه یک ماست.وقتی نظراتش را می گفت خیلی با هیجان بود انگار هرچه می گفت بعد مدت ها تفکر به آن رسیده بود و با تمام وجود از آن ها دفاع می کرد.امیدوارم شما هم به اندازه ما ازین گفتگو لذت ببرید.

*از مهندسی عمران تا علوم قرآن و حدیث با چاشنی طلبگی

  • کمی از خودتان بگویید و بفرمایید متولد چه سالی هستید و در چه شهری به دنیا آمده اید؟ از شرایط خانوادگی خود کمی برایمان بفرمایید.

بنده متولد سال 67 هستم. در شهر زنجان به دنیا آمده ام و مثل همیشه و البته روال همه مصاحبه ها در یک خانواده مذهبی رشد کردم (با خنده). البته خانواده مذهبی ما طبق تعریف امروزی خیلی اهل علم نبودند.

  • غیر از مداحی به شغل دیگری هم مشغول هستید؟ دانشجویید یا وارد بازار کار شده اید؟

در حال حاضر غیر از مداحی مشغول تحصیل هستم. در مقطع کارشناسی ارشد و رشته علوم قرآن و حدیث. البته دوره کارشناسی را مهندسی عمران خوانده ام.

  • ظاهرا مهدی رسولی در دوران کارشناسی دروس حوزوی را هم گذرانده است. توضیح می دهید تا چه سطحی دروس حوزه را ادامه دادید؟

خیلی کم. یک مدت به صورت غیر حضوری به سبب علاقه ای که داشتم چند واحد غیر حضوری گذراندم ولی خیلی قابل ذکر نیست.

* از اقامه عزای سیدالشهدا باید به اقامه حق برسیم

  • همانطور که احتمالا شنیده باشید امام موسی صدر (ره) جمله ای دارند که می فرمایند: «من حسینیه ای که از درون آن رزمنده برای نبرد با اسرائیل بیرون نیاید را حسینیه نمی دانم» این جمله را اگر به عنوان اصل قرار بدهیم به تبع آن  هیئت های امام حسین(ع) و مجالس امام حسین هم باید چنین خروجی ای داشته باشند، اینکه بسیاری از هیئت های ما این گزاره را مسئولیت خود نمی دانند و با این تعریف، مسیر اصلی خود را نشناخته اند را، چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا وظیفه هیئت و مجلس اباعبد الله بازگو کردن موضوعات روز و بعضاً سیاسی و تحولات منطقه نیست؟ آیا باز نشر شرایط فعلی اسلام و مسلمانان و شرایط شیعیان جزو وظایف هیئت هاست؟

قبل از بحث راجع به این سوال و قبل از ورود به مصادیق لازم است به این موضوع بپردازیم که اصلا هیئات ضرورتی دارند که به مباحث سیاسی روز ورود کنند یا نه؟ آیا ضرورت دارد که نسبت وقایع جهان اسلام حساس باشند یا نه؟ و از این دست مباحث. باید این را پیدا کنیم که ماهیت جریان هیئات چیست؟ هیئات اصلا برای چه بوجود آمده اند؟ از این هم اگر بگذریم باید به این موضوع برسیم که این ها ریشه در جریان قیام سید الشهدا و جریان شعائر حسینی دارند. اصلا کل جریان ابا عبدالله چه بوده است؟ اگر به همین سوال پاسخ داده شود به نظر من تکلیف تمام هیئت ها روشن است. امام حسین (ع) قبل از قیام فرمود: «من برای اصلاح امت جدم قیام می کنم.» اصلاح یک کار سیاسی است. یعنی آنقدر دین منحرف شده بود که نیاز به اصلاح وجود داشت. تا زمان امام حسین (ع) نیاز به قیام نبود. چه در زمان امام علی (ع) و چه در زمان امام حسن (ع) نیاز به قیام احساس نمی شد وگرنه ائمه قبلی کوتاهی نمی کردند. فقط در زمان سید الشهدا نیاز احساس شد و حضرت اقامه حق کردند. کل جریان عاشورا در این جمله خلاصه می‌شود که حضرت اقامه حق را در دستور کار قرار دادند.

حال بحث اینجاست که آیا ما نباید از اقامه عزای سید الشهدا به اقامه حق برسیم؟ دقیقا نکته همین جاست. هیئتی که خودش را در چاچوب جریان سید الشهدا می داند، یعنی به معنای واقعی کلمه و حقیقت کلمه سید الشهدا محور گفتمان اوست، لاجرم باید از دل اقامه عزا،به اقامه حق برسد. اتفاقاً آنهایی که دارند اقامه حق می کنند تافته جدا بافته نیستند. اتفاقا اصل موضوع هیئات آنها هستند. شاید دوست دیگری دارد اهمال کاری می کند و کج سلیقگی وگرنه اصل ماجرا این است. نه این که حالا انقلاب اسلامی هم اتفاق افتاده و چند نفر هم اینطرف و آنطرف پیدا شده اند و یک چیزی می‌خوانند. نخیر بازی اینگونه نیست. اصل همین است. مبنا همین است. باید از اقامه عزای سیدالشهدا به اقامه حق برسیم و هیئتی که این را اصل نمی‌داند معلوم نیست به کجا می رود.

این مقدمه را گفتم تا به اینجا برسم که آن هیئتی، آن روضه خوان، آن منبری و مداحی که بخواهد از اقامه ی عزا به اقامه ی حق برسد نمیتواند نسبت به مسائل روز بی تفاوت باشد. نمی‌تواند نسبت به ظالم روز بی تفاوت باشد. همانقدر که ما اعتقاد داریم که سیدالشهدا زنده اند، همانقدر که ما اعتقاد داریم جریان سید الشهدا زنده است، عاشورا زنده است و همه زمین ها کربلا و همه زمان ها عاشورا است و به قول سید مرتضی آوینی: «مگر نه اینکه برای همه عاشورایی است و برای همه کربلایی؟ و مگر نه اینکه گردن ها را باریک آفریده اند تا در مسلخ عشق راحت سر بریده شوند؟» اگر قبول داریم که عاشورا همیشه هست پس جریان مخالف عاشورا هم همیشه هست. مگر می شود من در جریان حق نباشم. مگر می شود من در جریان باطل باشم. حد وسطی هم وجود ندارد. یا تو با حسینی یا با یزیدیانی؛ خواه بر سفره های شراب و خواه در قنوت نماز شب.

*هیئت باید یقه گیر ظالم باشد

  • یعنی جریان حق و باطل همیشگی است...

بله، جریان حق و باطل همیشه هست، یا شما در ولایت الله هستید و یا در ولایت طاغوت. لذا هیئت ها باید در این معرکه جایگاه خودشان را پیدا کنند. حضرت امیر می فرمایند: «کونوا لظالم خصما» نمی فرماید دشمن باشید، می فرماید خصمش باشید. خصم یعنی مدعی او باشید. یعنی به قول ما یقه‌گیر ظالم باشید. نه اینکه من از این ظالم بدم می آید. بدم می آید نه، حضرت می فرماید یقه‌اش را بگیر! لذا وقتی اینگونه است شما باید در هیئت تان، در سخنرانی تان، در مداحی تان نسبت به اتفاقات روز، نسبت به ظالم روز، نسبت به مظلوم، نسبت به این جبهه هایی که جریان حق را می زنند حساس باشید.

  • یعنی عملا باید مصادیق جریان حق و باطل به بدنه جامعه منتقل شود و این وظیفه هیئت است؟

بله، امروز بالاترین مصداق برای معروف حکومت حجت خداست و بالاترین مصداق برای منکر حکوت طاغوت است. و این شالوده قیام حسین (ع) است؛ امر به معروف و نهی از منکر. با همین جمله اگر بخواهیم بسنجیم مگر می شود جریان مداحی که ماهیت خودش را از قیام سید الشهدا دارد، امر به معروف و نهی از منکر نکند؟ بالاترین امر به معروف و نهی از منکر هم حمایت حکومت حق و کوباندن حکومت طاغوت است. این می شود مداحی انقلابی. یعنی گفتمان مداحی انقلابی همین دو جمله است.

*باید از آن چیزی که آقا می خواهد بخوانیم نه این که از آقا بخوانیم!

  • اگر امکان دارد کمی از مداح تراز انقلاب اسلامی برایمان بگویید؟

یک نکته ای می خواستم بگویم و آن اینکه مداح تراز انقلاب باید برای جامعه تبیین بشود. حدسم اینست که هنوز این اتفاق نیفتاده است. مداح تراز انقلاب اصلا این نیست که مثلا  در شعرش حرف از فکه و شلمچه و آقا بزند. اصلا این نیست. یعنی اگر در این تله بیوفتیم این جریان را به تباهی کشانده ایم. بیشترین و واضح ترین تفاوت این مدل هیئت با مدل تراز این است که مدل تراز یک حوزه اندیشه دارد. اگر این حوزه اندیشه را از این مدل بگیریم هیچ چیزی برای عرضه ندارد. اصلا تراز بودن این نیست که مثلا در شعرمان از اسم مدافعان حرم استفاده کنیم. بسیار دیده ایم کار هایی را که به اسم انقلاب ساخته شده ولی در واقع علیه انقلاب بوده است. آیا ما باید از آقا بخوانیم و یا از آن چیزی که امروز حضرت آقا می گوید؟ این دو با هم تفاوت معنا داری دارد. البته خلط نشود، من نمیگویم که اولی بد است؛ نه اتفاقاً اولی هم جزوی از این است. اما اصل دومی است نه اولی. باید مراقب باشیم اینطور نباشد که در شعرمان مثلاً ده بار  اسم آقا را آورده ایم ولی در آخر ماحصل این شعر علیه آقاست. این اصلاً گفتمان ایشان نیست. ایشان هیچوقت نسبت به این کار رضایت ندارند. چیزی که ایشان تاکید می کنند اینست که باید باور های دینی به نسل جوان منتقل شود، باید جامعه را برای تمدن اسلامی آماده بکنیم.، این گفتمان آقاست. آقا دنبال این نوع تفکر و مدل در همه جریان ها و لایه های فرهنگی هستند، خصوصاً جریان مداحی.

  • خروجی کاریکاتوری این مدل می شود این که مداحان کشور وقتی می بینند به طور مثال آقای مطیعی در شعرش حرف از آقا می زند و مورد تقدیر و تشویق قرار می گیرد، پس ما هم بگوییم. بدون این که گفتمان میثم مطیعی را فرا بگیرند. درست است؟

بله همینطور است. شما کار های حقیر را در محرم امسال کامل  ببینید. ببینید سهم این مدل نگاه ها چگونه است؟ ببینید ما چقدر در شعر هایمان حرف از فکه و شلمچه زده ایم؟ چقدر از مدافعان حرم گفته ایم؟ خواهش می کنم ذهنتان سمت مصداق ها نرود. این آفت است. اصل کلام را مورد توجه قرار بدهید.(در اینجا آقای رسولی چند مثال از مداحی های این روز ها را آوردند که از ذکر آنها معذوریم) خروجی این کار دو چیز است. اول این که کار مداحی را سخیف جلوه می دهد و دوم اینکه کار کسانی که دارند با اندیشه و تفکر کار می کنند را بی ارزش جلوه می دهد. البته در نیت این دوستان مداح نمی خواهم وارد بشوم. حتما با نیت خیر و انقلابی است. حتما یک عشق درونی به شهدا و انقلاب است انشاءالله ولی این کار یک بازی احساسی بدون پشتوانه است. شما ببینید اصل جریان علشورا سرشار از احساسات است، اما آقا می فرمایند احساساتی که سرشار از حماسه است؛ درست است که عاطفه است اما کلاً حماسه است. خوب این چه نوع ادبیاتی است که ما داریم حاکم می کنیم. اصلا گیریم که این کار مشکلی نداشته باشد، اما آیا این کار اولویت دارد؟ ما شیعیان همیشه از این جا ضربه خورده ایم. شما به تاریخ نگاه کنید، شاید خیلی وقت ها کار اشتباه نکرده باشیم ولی آن کاری که کرده ایم اولویت نبوده است. از این جا ضربه خورده ایم. خود اولویت بندی نکردن بعضاً بدترین گناه است. تمام مبانی دینی ما این را می گوید که الان بگردید و ببینید که اولویت در چیست و در چه کاریست. بصیرت یعنی همین دیگر. یعنی اینکه شما از بین صد تا کار خوب بدانید کدام یک را انجام بدهید. قبل از انقلاب هم همین جریانات بود. برگزاری جشن نیمه شعبان اولویت بعضی آقایان بود ولی از این موضوع غافل بودند که فهم کل انتظار را دارند از ما می گیرند و از این جهت با امام درگیری داشتند. این کار ها باعث میشود کار بقیه رفقا هم بی ارزش شود.

آقای سعید جلیلی را ما هم دوستشان داریم هم قبولشان داریم و هم در انتخابات به ایشان رای دادیم و انتقاداتی هم داریم، اما آیا درست است من در انتخابات برای ایشان شعر بخوانم؟ این چه کاریست الان؟ این مداحی انقلابی است؟ نمیگویم حرام است نه حرام که نیست اما آیا این کار اولویت است؟ بیشتر ایراد این دوستان اینست که پشت صحنه این جریان تفکر نیست، فکر نیست. من نقد را اول به کار های خودم وارد می دانم. شما کار های حقیر را در دهه اول ببینید. یک بار اسم از فکه و شلمچه و مدافعان حرم نیامده است اما به نظر بنده یکی از انقلابی ترین کار هاست. حرف من هم نیست. گفتمان گفتمان شهید مرتضی آوینی است. افتخار هم برای من نیست. من کلام ایشان را برداشته ام و نوحه کرده ام. متاسفانه یکسری خلط مبحث دارد اتفاق می افتد و ممکن است در آینده به جریان اصیل ضربه هم بزند. امثال آقای مطیعی را وقتی ریز می شوید در کارشان می بینید پشت کارشان یک حوزه اندیشه است. یک جریان اندیشه ای پشت نوحه ایشان وجود دارد. من بعضی وقت ها کار های بعضی از رفقا را که می بینم متاسفانه این حوزه اندیشه ای خیلی به چشم نمی آید.

  • تعبیری هست که مداحی «رسانه شیعه» است. یعنی شاید در این دوره و زمان تلویزیون جمهوری اسلامی و یا سینمای ما و یا رادیو ما و... حکم رسانه شیعه را نداشته باشد ولی مداحی می تواند مسئولیت رسانه بودن و بلندگو بودن برای تفکر شیعه باشد. اولا نظر شما راجع به این تعبیر چیست؟ و دوما هیئت های ما و مداحی های ما چقدر با رسانه بودن برای شیعه فاصله دارند؟

حالا که این را گفتید بگذارید من قبل از پاسخ این را بگویم. بعضی ها می گویند قبول، حرف های شما درست. سوال اینجاست که چه ضرورتی وجود دارد که این مباحث در هیئت گفته شود؟ چرا به واسطه مداحی بگوییم؟ حالا یک جای دیگر گفته شود. این رسانه که گفتید به این هم مربوط می شود. من می خواهم اینجا چیزی را بگویم، اولاً اگر ظرفیت های هیئت را درست بشناسیم و دوماً مبانی دینی مان را خوب بشناسیم؛ به نظر بنده مباحث سید الشهدا و احساسات حسینی و محبت حسینی هم اولیّت دارد. یعنی اگر شما یک آدمی باشید که در غرب نشسته اید و می خواهید اسلام را بشناسید و شیعه را بشناسید بهترین مسیر این است که اول سید الشهدا را بشناسید. یعنی پرچم تشیع عاشورا است و جریان سید الشهدا. خوب حالا چرا این مبحث مهم در هیئت گفته نشود. هیئتی که به قول حضرت آقا رسانه منحصر به فرد شیعه است. در رسانه منحصر به فرد شیعه چرا نباید اصلی‌ترین گفتمان تشیع گفته شود؟ البته خود این هم جای شک دارد، چرا اینقدر روی این موضوع مانور داده می شود که این موضوعات گفته نشود؟ اگر که دشمن شناسی خوبی داشته باشیم معلوم می شود که داستان کجاست. به قول حضرت آقا به فرض محال هر جای دین را هم شما بتوانید از سیاسی بودن خارج کنید، جریان سید الشهدا را امکان ندارد بتوانید از دایره سیاست خارح کنید. چون سر تا پا حرکت ایشان همین است. البته سیاست به معنای حکومت حجت خدا بر روی زمین، یعنی تحقق این آرمان.

*چقدر توانسته ایم از رسانه ی هیئت برای انتقال سبک زندگی استفاده کنیم؟!

در مورد رسانه بگویم، حضرت آقا فرمودند هیئت ها رسانه های منحصر به فرد شیعه هستند. هم منبر عالم هیئت و هم منبر روضه هیئت. حال اینکه ما چقد توانسته‌ایم از این منبر در حوزه های مختلف، مثلاً حوزه بین الملل، مثلاً صف آرایی در مقابل دشمن، استفاده کنیم خود موضوع قابل بحثی است. من اینجا می خواهم کمی در مورد مداحی انقلابی هم بگویم. مداحی انقلابی چیست؟ مداحی انقلابی یعنی شما بتوانید تمام گفتمان اصیل جریان اسلام ناب را در مدح خود بگنجانید. نه فقط بخشی از آن. در خدمت اسلام ناب باید باشید. دقیقا مثل خود سید الشهدا. ما فکر می کنیم رسانه فقط یعنی رویارویی در مقابل دشمن، این هم هست ولی چیز های دیگر هم هست. دشمن داخلی، فتنه های داخلی، هوای نفس، مسائل اخلاقی، این ها هم هستند. ما تا به الان چقدر از این رسانه استفاده کرده ایم؟ چقدر توانسته ایم رفتار ها و مباحث سبک زندگی اجتماعی را از این رسانه مطرح کنیم؟ چقدر توانسته ایم برای ارتباطات بین اعضای جامعه برنامه ریزی کنیم؟ چقدر برای ارتباطات عاطفی خانواده ها در هیئات کار کرده ایم؟ چقدر نسبت به مباحث دینی، حلال و حرام و اخلاقیات و...، می توانیم کار کنیم؟ چقدر می توانیم راجع به اعتقادات کار کنیم؟ به نظر من اینها مغفول مانده است. از این رسانه هنوز به معنای واقعی استفاده نکرده ایم.

  • نکته قابل توجه این است که وقتی مخاطب پای این رسانه می نشیند با احساسات خود و عواطف خود می آید. ولی رسانه های دیگر لزوما این گونه نیست...

اتفاقا حضرت آقا هم فرمودند این عاطفه پیوند دهنده عقل با عمل است. یعنی عاطفه سید الشهدا عقل را با عمل تراز می کند. اینجاست که می گویم این رسانه باید انقلابی عمل کند. مداحی تراز انقلاب نباید اشتباه گرفته شود. مداحی انقلابی جزوی از مداحی اسلام ناب است. اگر شما فقط آمریکا و اسرائیل را بکوبید این نمی شود، البته این هم جزوی از مصادیق آن است، از مصادیق مهم آن هم هست، ولی فقط این نیست. مباحث دینی خیلی عمیق تر این هاست. شما باید برای سبک زندگی هم برنامه داشته باشید در مداحی تان، برای خانواده هم باید برنامه داشته باشید. و اینها یک مقدار خوش سلیقگی لازم دارد.

  • قائدتا وقتی اسلام برای همه حوزه های زندگی اجتماعی برنامه دارد هیئت هم باید اینگونه باشد...

بله، هیئت هم باید برای همه زمینه ها برنامه داشته باشد. نکته دیگر اینجاست که تریبون هیئت فقط منبر هیئت نیست، فقط آقای مداح و سخنران  نیست. رسانه ریزه کاری های زیادی دارد. دکور پشت سن را شما ببینید که چقدر می شود کار کرد، چقدر می تواند حرف داشته باشد. فضا سازی هیئت، نور پردازی فضا، نشریه ای که می شود تولید کرد، غرفه هایی که می شود ایجاد کرد، صوت هایی که قبل و بعد از هیئت پخش می شود، شعار هایی که می شود سر داد، حتی به اندازه یک چای خوردن اگر نوجوانی در هیئت ماست باید برایش استفاده داشته باشد. معنای رسانه این است. رسانه باید نگاه جذبی داشته باشد. این موضوع حتی در برخورد خادمین هیئت هم باید نمود داشته باشد. اینها متاسفانه مغفول مانده است.

* نسل بعدی ما گفتمان هایی را از طریق همین رسانه هیئت مطرح خواهد کرد که ما الان به آن ها نرسیده ایم

  • با این تعاریف با گذشت سی و چند سال از انقلاب هنوز هیئت های ما نتوانسته اند حق مطلب را ادا کنند. البته روند رو به رشد است ولی هنوز هم این رویه محجور مانده است...

ببینید این طور نیست که این فضا ها فقط همین الان ایجاد شده باشند، نه  قبلا هم بوده است ولی سیر تکاملی گرفته است و این سیر تکاملی سرعت بیشتری هم به خود گرفته است و عامل اصلی در این سرعت انقلاب اسلامی است. جالب اینجاست که هر فتنه ای که انقلاب با آن مواجه می شود سرعت این جریان را بیشتر می کند. مثال عینی اش فتنه سال 88. گفتمان آقای مطیعی به طور مثال، قبل از فتنه 88 هم همین بود ولی بعد از این جریان بود که اوج گرفت. بعد از این جریان این گفتمان از لایه های زیرین خودش را بالا کشید و به سطح رسید. این از برکات فتنه های زمان است. و هر چقدر هم که جلو تر می رویم این سرعت بیشتر می شود. احتمالا نسل بعدی ما گفتمان هایی را از طریق همین رسانه هیئت مطرح خواهد کرد که ما الان به آن ها نرسیده ایم. این یعنی تکامل.

  • سوال بعدی اینکه شخص شما و شخص مهدی رسولی برای توسعه این رسانه شیعه در کشور چه کرده است؟

حالا ما که چیزی برای عرضه نداریم ولی نکته اینجاست که امروز  انقلاب اسلامی خوش بختانه خودش را از اشخاص جدا کرده است. این نگاه جامع و استراتژیک انقلاب اسلامی است. این واقعیت را باید پذیرفت. الان باید دنبال کار جبهه ای باشیم. کار تشکیلاتی و منظم و همه جانبه. البته قبلش برای اینکه جبهه ای شکل بگیرد لازم است شما نمونه هایی را هم ارائه بدهید. این سوال را باید جواب بدهید که آیا می شود شما هیئتی داشته باشید که هم شور داشته باشد و هم شعور؟ هم جذاب باشد برای نسل جوان و هم گفتمانی برای ارائه داشته باشد؟ هم نگاه جذبی داشته باشد و هم نگاه تربیتی؟ شاید برای بعضی ها جمع کردن این گزاره ها خیلی مشکل باشد؛ برای همین باید نمونه هایی وجود داشته باشد. باید چند تا کاردستی درست کنیم و بگذاریم جلوی چشم همه. باید به این برسیم که می شود شما یک نوحه ای را بخوانید که هم از لحاظ ملودی جذاب باشد و هم مورد پسند مردم باشد و هم در آن نگاه تربیتی لحاظ شده باشد. می شود هیئتی داشته باشید که خیلی شلوغ تر از جا های دیگر باشد اما نگاه های تخصصی دین هم در آن وجود داشته باشد. این کاری است که الان باید انجام بگیرد. بعد از آنکه این اتفاق افتاد و شما چند نمونه موفق ارائه کردید، این خودش نمونه های مشابهش را در کشور به سرعت تولید خواهد کرد و یا نمونه هایی که قبلا وجود داشته و شما از آنها خبر نداشته اید خودشان را نشان خواهند داد. این گونه این قطره قطره ها به هم میرسند و در پیش برد این نگاه کمک می کنند که خدا را شکر الان به سمت در حرکت هستیم.

* سبک زندگی حاکم بر اربعین گوشه ای از سبک زندگی دوران ظهور حضرت صاحب(عج) است

  • اگر موافق باشید کمی راجع به اربعین حسینی هم صحبت کنیم. چیزی که در این چند سال خیلی در کانون توجهات بوده است. چگونه این ظرفیت را نشان بدهیم و از آن استفاده کنیم؟

اولا به نظرم نباید از کثرت این جریان غفلت کنیم. بیست میلیون و سی میلیون کافی نیست. باید بیشتر بشود. به نظرم ما برای آن هدف غایی‌ و نهایی‌ای که داریم کمیت هم لازم داریم و از این جهت کثرت خودش موضوعیت دارد. این آمار باید به صد میلیون هم برسد. دوما حالا که این اتفاق عجیب در حال رخ دادن است که قطعا همراه با عنایت ائمه است و به گفته خیلی ها عادی نیست و نعمتی هم هست برای ما، از آن چه استفاده ای بکنیم که این نعمت از بین نرود و زائل نشود. باید نسبت به عمق دادن به پیاده روی اربعین کار بکنیم. در عین اینکه داریم وسعت می دهیم باید بر تعمیق بخشی برای این فضا هم فکر کنیم. شما از نوحه هایی که برای این جریان خوانده می شود بگیرید، تا جریان این موکب های بین راه، تا نشان دادن این سبک زندگی حاکم بر این جریان که یک گوشه ای از سبک زندگی دوران ظهور حضرت صاحب(عج) است؛ این که مردم اینقدر روحیه ایثار دارند، اینقدر روحیه محبت دارند، این جای کار دارد. اینگونه نیست که هر کس به دنبال این باشد که بخواهد چیزی را ببرد، همه تلاششان بر این است که چگونه بیشتر خدمت کنند. اگر امسال برای ده نفر غذا داد تلاشش بر این است که سال بعد به صد نفر غذا بدهد. این روحیه ایثار و از خود گذشتگی، این روحیه همکاری، این روحیه تعاون را اولاً تلاش کنیم فقط معطوف به اربعین نشود و دائمی باشد و دوماً این که در همین فضا هم مراقب باشیم کفران نعمت نکنیم. این اربعین نعمت خدا برای شیعیان است. مواظبش باید باشیم. سال به سال تلاش کنیم تا حق مطلب را بهتر و عمیق تر بشناسیم و بشناسانیم.

*  آستان قدس می تواند در جنگ نرم به ستاد عملیاتی قبل از ظهور تبدیل شود

  • می خواهم کمی هم درباره ظرفیت امام رضا (ع) برایمان بگویید. چقدر روی این موضوع کار کرده ایم؟

ببینید وجود  نازنین علی بن موسی الرضا (ع) نه فقط برای ایران بلکه برای جامعه بشری ظرفیت عظیم و عجیبی است. باید با این دید نگاه کنیم به امام رضا (ع)، امام رضا (ع) برای همه تاریخ هاست. درباره آستان قدس رضوی که به واسطه توفیق خدمت به زوار حضرت جایگاه والایی دارد هم باید به این نکته دقت کنیم که چقدر ظرفیت بزرگی دارد. امیدواریم با این نگاهی که ایجاد شده و زمینه سازی هایی که اتفاق افتاده این ظرفیت آزاد بشود. به نظر بنده امروز مشهد و آستان قدس می تواند به  برکت مضجع شریف امام رضا (ع) پایتخت جریان فکری و اعتقادی جریان تشیع باشد. با همه اینکه مرکزیت علمی قم وجود دارد، نجف وجود دارد، ولی مشهد چیز دیگری است. انشالله آستان قدس در عرصه فرهنگی و جنگ نرم به یک ستاد عملیاتی قبل از ظهور تبدیل بشود.

*آیت الله خامنه ای: علمدار لشکر مهدی زهرا (س)

  • اگر موافق باشید من چند تا تک کلمه می گویم و شما هم چیزی که به ذهنتان می رسد را بفرمایید:
  • حسینیه اعظم زنجان: منای شیعه
  • امام رضا (ع): جانم، از امام رضا (ع) بالاتر چه داریم؟ امام رضا (ع) همه چیز ماست.
  • هیئت ثار الله زنجان: انشالله یکی از پادگان های آموزش سربازی امام زمان (عج)
  • آل سعود: شجره خبیثه
  • آیت الله خامنه ای: علمدار لشکر مهدی زهرا
  • انقلاب اسلامی: ثمره خون شهدا، شعبه ای از غدیر
  • پیاده روی اربعین: بازگشت همه انسان ها به فطرت خودشان
  • انگلیس: خبیث
  • حاج مهدی رسولی: بنده رو سیاه و جا مانده

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.